هفته ای که گذشت
به قول آقای قناد الاهی الاهی
یاسین امروز ٩ ماه و ١٦ روزشه و به مدت چند دقیقه سر دو تا پاهاش می ایسته و این پسر خوب هنوز قصد نداره دندونای قشنگشو به مامانش نشون بده توی این هفته یاد گرفته دست می زنه ، آبه می گه و با خواهرش دالی بازی می کنه وای که چقدر از بازی کردنشون موقعی که خنده دوتاشونو می شنوم به وجد می یام و بال درمی یارم .
اینم عکس یاسین که اصرار به ایستادن داره
یک تصمیم مهم برای ستایش
مامان و بابا کلی با هم صحبت کردند و تصمیم گرفتند که به خاطر آب و هوای بد پاییزی و انواع بیماری ها دیگه ستایش و مهد کودک نفرستند و قراره این دختر خوب دیگه توی خونه توسط مامانی آموزش ببینه آخه مامانی هم قبلا مربی مهد بوده و به آموزش کودکان تا یه حدی وارده .
ستایش توی این هفته حسابی تقویت شد اخه دخترم 2 کیلو کم کرده بود و حسابی ضعیف شده بود .
یک تفریح دسته جمعی با اقوامبه پارک جنگلی
یک روز صبح که هوا خیلی خوب بود تصمیم گرفتیم که به اتفاق خانواده به یه پیکنیک دسته جمعی بریم که بعد از چند روز تو خونه موندن و مریض داری حسابی چسبید و بعد از اون هم به دیدن یکی از دایی های مهربون مامانی رفتیم و بعدش هم که حسابی همه گرسنه شده بودند برای صرف شام به فلافلی معروف محل و بعد از صرف شام هم زن عمو به مامانی پیشنهاد رانندگی داد که نشستیم پشت فرمون ماشین و حسابی فیگور گرفتیم وای که چقدر رانندگی کردن حال می ده ها البته با کمک یه مربی که حسابی حواسش بهت باشه و در خاتمه به خونه مامان جون و بابا جون برای صرف چای داغ رفتیم . و این عکسی از تفریح روز جمعه
وای دو تا نی نی اومده
ستایش و یاسین و بردیم دیدن دو تا نی نی که تازه به جمع نی نی ها اومده بودند .
نی نی دختر دایی مامانی که نی نیش یه پسرخوشکله و پسرعموی مامانی که نی نیشون یه دختر ناز و ملوسه
این نی نی ها تازه به جمع فامیل پیوستند نی نی ها قدمتون مبارک .