13 روز اول سال 91
روزهای خوبی که به پایان رسید هر روز خاطرات قشنگی بر جای ماند و امسال را با خوبی و خوشی و در کنار دو فرزند شیرین شروع می کنیم باشد که همیشه چتر مهر محبت و شادی روی سر همه خانواده های ایرانی باز باشد .
یاسین و ستایش عزیز روزهایی رو پشت سر گذاشتید که سراسر شادی بود از تولد خانواده بابایی گرفته تا مسافرت های دو روزه و یک روزه و دید و بازدید های همه ساله که به علت کمبود وقت به خیلی از اقوام سر نزدید
در خانه تکانی امسال ستایش خواهر مهربون که بیشتر اوقات کمک حال مامانی بود به آروم کردن یاسین می پرداخت و اونو به هر طریقی که شده آروم می کرد بعضی وقتها هم حسابی آمپر می چسبوند و حسابی خسته می شد که بیشتر از این هم ازش انتظاری نداشتم و من به کمک ستایش توانستم خانه تکانی امسال را به اتمام برسانم
تعطیلات خیلی خوبی بود درون این تعطیلات با شادی ، تولد ، مسافرت ، و دید بازید شروع و به پایان رسید و ستایش و یاسین که حداکثر استفاده را از این ایام کردند هر دو حسابی دردری شده بودند حالا ستایش رو یه جور می شد راضی کرد و زود قانع می شد ولی یاسین پا در یک کفش و اشکای آویزان و دم در حیاط منتظر یک نفر ایستادن که باید بغلش می کردیم می بردیمش بیرون خلاصه بد نگذشت
زودی در این محل عکس های قشنگ چسبانده می شود
عکسهای عید نوروز و بچه ها