شب یلدا
سلام نی نی های من
دیشب شب یلدا بود این شب بلندترین شب ساله
ما ایرانی ها معمولا توی این شب
انار + هندوانه + انواع میوه+ آجیل میخوریم
تو شهرهای مختلف هم رسم ها مختلفه
اما مهمترین قسمتش از نظر من فال حافظ هستش
با همفکری خانواده قرار شد بریم خونه مامان جون اینا
و اعضای فامیل و دور هم جمع کنیم و حسابی تا پاسی از شب در کنار هم شب خوبی رو بگذرونیم .
برنامه به این ترتیب بود که هر خانواده مسئول خرید یه خوراکی مثل میوه ، اجیل ، هندوانه ، درست کردن آش رشته ، کیک خامه ای و بستنی و خیلی خوراکی های جورواجور دیگه بود و مسابقه ای بین بچه ها با جایزه های که مامان جون و خاله هانیه تدارک دیده بودند و طرح سوال بین بچه ها به هیجان اون شب اضافه کرد .
وای چقدر خوراکی جای همه خالی
وای چه شب بیاد موندنی و ایده جالبی بود بابا جون اینا با بقیه یه طرف جمع شده بودند و بازی می کردند و جک تعریف می کردند و مامان جونا و عمه و خاله و بقیه خانم های فامیل هم یک طرف دیگه جمع بودند و عمه براشون فال حافظ می گرفت .
وای که فال حافظ توی این شب چه صفایی داشت
خلاصه خاله هانیه هم نی نی ها رو جمع کرده بود توی اتاق و براشون بازی و نقاشی ترتیب داده بود دست خاله هانیه درد نکنه که گذاشت یه شب آرومی داشته باشیم و نی نی ها رو سرگرم کرد.
خلاصه تا دیروقت همه سرگرم و از گذر زمان به دور . که دیدم وروجک ما یعنی یاسین خیلی بی تابی می کنه که من و بابا بخاطر وروجک تصمیم گرفتیم اولین خانواده ای باشیم که خداحافظی می کنه و به خانه برمی گرده به امید شب خوشی دیگر برای همه شما بدرود.