این روزها....
این روزها هم مامان و بابا در حال تکاپو برای پیدا کردن یه خونه ی بهتر هستن چون دیگه باید از جایی که هستن برن...
این روزها ستایش بیشتر دوست داره که به پارک نزدیک خونشون بره . یه پارک خوشکل با کلی اسباب بازی....
این روزها دیگه روزهای پایانیه سال تحصیلی ستایش جونه و ستایش ناراحته که از دوستاش دور میشه.
ولی خودشو برای کلاس اول آماده میکنه.
این پارک که نزدیک خونه ی ستایش جونه پریسا دختر عمه هم پیششون بود:
خیلی دوست داشت تنهایی یه عکس بندازه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی